به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبر آنلاین، علی کریمی را همه میشناسیم. او یک استعداد ناب است. کسی که اگر قدر خودش را می دانست، حالا باید پرافتخارترین بازیکن فوتبال ایران و آسیا می شد. این را نه ما که ابوالفضل جلالی درباره اش می گوید. مردی که اگر کنارش نبود شاید حالا او شباهت زیادی به مجتبی محرمی و نیکبخت پیدا کرده بود. کریمی اما در این چند وقت اخیر، دوباره با سرعتی بالا به سمت تخریب چهره ای می رود که به سختی برایش ساخته شده است. پسری که در همه سال های موفقیتش یک ویژگی داشت و آن هم فقط و فقط سکوتش بود و دست نیافتنی بودنش، حالا به لطف فضای مجازی توانسته مونولوگی برای گفتن داشته باشد.
می خواهد خودش را روی بورس نگه دارد. می خواهد لقب یاغی را همچنان داشته باشد اما نمی داند فرق سال هایی که کم حرف می زد و تک انتقادهایش در یادها می ماند با علی کریمی جدیدی که هر روز و به هر دلیلی دارد حرف می زند خیلی زیاد است. آنچه امروز برای علی دایی گفته و دفاعش از مدیران فعلی پرسپولیس بر سر بازیکنان اوکراینی، بازیکنانی که حتی برانکو از خریدشان اعلام برائت می کند، شاید تنها بهانه ای است برای شروع یک دعوا با علی دایی. شاید او احساس خطر می کند از اینکه دایی به تیم برگردد. کریمی می خواهد قطب محبوبیت تیم باشد. در بین ستاره های بیرون از تیم، او تنها کسی است که هنوز صاحب نیمکت قرمزها نشده اما هیچ تلاشی هم نمی کند به سوی اینکه باور کنیم می تواند مربی خوبی باشد.
دوره های مربیگری اش هنوز به سطح درجه یک آسیا هم نرسیده. آخرین تجربه حضورش در کنار یک تیم ورزشی، فعالیت با کی روش بوده. همکاری کوتاهی که به دعوایی بزرگ انجامیده است. دلیلش را خودش این می داند که مشکل از کی روش است. شاید بخشی از حرفش هم درست باشد و نگاه دیکتاتورانه کی روش به دستیارانش واقعا قابل تحمل نبوده اما همین حالا او با دایی مشکل دارد. تاج، کفاشیان و باقی ارکان فدراسیون فوتبال را به رسمیت نمی شناسد. حاضر نیست در یک لانگ شات با نکونام، قلعه نویی یا منصوریان عکس بگیرد. مواضعش درباره امثال مایلی کهن یا باند مربیان ایرانی، دوستانه نیست. رویانیان و بقیه مدیران تیم در سال های گذشته را که پیشتر مورد عنایت قرار داده. درباره دادکان که موضعش روشن است. حالا صفایی، صفایی می گوید اما مطمئنا او را هم بر نمی تابد.
کریمی حصاری دور خود ساخته که فقط خودش قطبش است. فقط خودش را می بیند و خودش را می پسندد. شاید اصلا راست بگوید، دایی در تمام این سال ها با برند اسمش مربیگری کرده اما همین برندی که او از آن سالی 2 تا 3 میلیارد می گیرد، توانسته 10 تا 15 بازیکن جوان به فوتبال ایران معرفی کند. علی کریمی اما چه گامی به سوی جلو برداشته. او حالا دو سالی است که فوتبال را کنار گذاشته است. در این دو سال بیایید مرور کنیم و ببینیم او دقیقا چه کرده است؟
هزاران پست در اینستاگرامش. پست هایی که هر چند وقت یکبار مجبور می شود تمام شان را پاک کند. چهره ای که بیش از 2 میلیون نفر پیگیر پست هایش هستند، با این پتانسیل اجتماعی که روزی عباس ترابیان به خاطر مواضع خاص فکری اش در برخورد با مسائل اجتماعی می گفت: «اگر کمی رویش کار می کردند و کمی مراقبش بودند، می توانست تختی جدید فوتبال ایران باشد » حالا دارد به یک غرغروی بداخلاق بدل می شود که فقط طعنه می زند. زیاد و دم دستی حرف می زند و البته تهدید می کند.
نه آقای کریمی این مسیر درستی نیست. نمی دانی با خودت چند – چندی! حتی اگر بیایی و بگویی به این فوتبال نمی آیی تا یک آدم حسابی بالای سرش باشد، باز هم توجیه نمی کند رفتاری را که داری. متاسفانه مثل مرحوم حجازی نیستی که اگر در قامت یک منتقد اجتماعی ظاهر می شد و یارانه را به چالش می کشید، بداند اقلا چه می گوید . مثل مایلی کهن هم نیستی که در قامت یک منتقد اصولگرا اگر دم از دین و اخلاق و هر چیز دیگری می زند و به زمین و زمان می تازد، اقلا برای زندگی اش مانیفست داشته باشد.
نظر شما